مرحوم راوندی، طبرسی و برخی دیگر از بزرگان به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت کنند:
امام حسن عسکرى علیه السلام می دانست که اراده الهى براى ایجاد دولت
«الله» بر روى زمین، بر این تعلق گرفته است که فرزندش مهدى علیه السلام
غیبت کند و هموار کردن راه غیبت بر عهده اوست. محیط امام علیه السلام که
محیطى فاسد و منحرف بود و سطح فکری و روحى آن پائین آمده بود، نمىتوانست
تا ژرفاى این ایمان، بالائى گیرد و به بلنداى این تفکر دست یابد. بخصوص که
غیبت امام رویدادى بود که در تاریخ امت، مانندى نداشت.
امام حسن عسکری (علیه السلام) از نگاه استاد مطهری (ره)
از جمله کتابهاى منسوب به معصومین (علیه السّلام) ، کتاب «تفسیر امام حسن
عسکرى (علیه السّلام) » است. این کتاب همانگونه که از نام آن معلوم است،
به امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکرى (علیه السّلام) منسوب است. علامه
مجلسى در بحارالانوار مقدار زیادى از آن را نقل کرده است، مجلسى رضوان
الله علیه درباره آن تفسیر فرموده: تفسیر امام از کتب معروفه است که صدوق
علیه الرحمه بر آن اعتماد کرده و از آن نقل نموده است، هر چند که بعضى از
محدثین در آن طعن و اشکال کردهاند، لیکن صدوق داناتر و به زمان کتاب
نزدیکتر از طعن کنندگان است، اکثر علما بدون غمز از آن کتاب نقل کردهاند.