اسلاید شو

۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۸

خشکسالی در سامرا و طلب باران

http://chapkosar.ir/wp-content/uploads/2014/02/%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AB%D8%B1.jpg

در سامرا قحطی سختی پیش آمد، معتمد خلیفه وقت فرمان داد مردم به نماز استسقاء (طلب باران) بروند، مردم سه روز پی در پی برای نماز به مصلی رفتند و دست به دعا برداشتند ولی باران نیامد، روز چهارم جاثلیق  همراه مسیحیان و راهبان به صحرا رفت،..

در سامرا قحطی سختی پیش آمد، معتمد خلیفه وقت فرمان داد مردم به نماز استسقاء (طلب باران) بروند، مردم سه روز پی در پی برای نماز به مصلی رفتند و دست به دعا برداشتند ولی باران نیامد، روز چهارم جاثلیق (پیشوای اسقفان مسیحی) همراه مسیحیان و راهبان به صحرا رفت، یکی از راهبان هر وقت دست به سوی آسمان بلند می‏کرد بارانی درشت فرو می‏بارید. روز بعد جاثلیق همان کار را کرد و آن قدر باران آمد که مردم دیگر تقاضای باران نداشتند؛ همین موجب شگفتی و نیز شک و تردید و تمایل به مسیحیت در میان بسیاری از مسلمانان شد و جامعه‏ ی اسلامی در آستانه‏ ی یک بحران سرنوشت‏ساز و خطرناک قرار گرفت.  
این وضع بر خلیفه ناگوار بود، پس به دنبال امام عسکری علیه ‏السلام فرستاد و آن گرامی را از زندان آوردند. خلیفه به امام عرض کرد: امت جدت را دریاب که گمراه شده ‏اند! 
امام فرمود: از جاثلیق بخواه که فردا سه شنبه به صحرا بروند. خلیفه گفت: مردم باران نمی‏خواهند بنابراین به صحرا رفتن چه فایده ‏ای دارد؟
امام فرمود: برای آنکه انشاءالله شک و شبهه را برطرف سازم. خلیفه فرمان داد و پیشوای اسقفان همراه راهبان سه‏شنبه به صحرا رفتند. امام علیه‏ السلام نیز در میان جمعیت عظیمی از مردم به صحرا آمدند. آنگاه مسیحیان و راهبان برای طلب باران دست به سوی آسمان برداشتند، آسمان ابری شد و باران آمد. امام فرمان داد دست راهب معینی را بگیرند و آنچه در میان انگشتان اوست بیرون آورند. در میان انگشتان او استخوان سیاه فامی از استخوان‏های آدمی یافتند، امام استخوان را گرفت و در پارچه ‏ای پیچید و به راهب فرمود: اینک طلب باران کن. راهب این بار هم دست به آسمان برداشت اما ابر کنار رفت و خورشید نمودار شد. مردم شگفت زده شدند. خلیفه از امام پرسید: این استخوان چیست؟
امام علیه ‏السلام فرمود: این استخوان پیامبری از پیامبران الهی است که از قبور برخی از پیامبران برداشته‏اند و استخوان پیامبری ظاهر نمی‏شود جز آنکه باران می ‏آید. امام را تحسین کردند و استخوان را آزمودند

دیدند همانطور است که امام می‏فرماید. [1] .


(1) جوهر الکلام،ص154 و اخبار الدول،ص117،

منابع:

سیری در سیره فردی و اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام،نویسنده :عبدالکریم ملایی تبریزی

پیشوای یازدهم،ص22، به نقل از احقاق الحق(ج12)،ص464.

زندگانی امام حسن عسگری،باقر شریف قریشی،انتشارات اسلامی،1383،صص233-234.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۲
مدیرسایت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی